۱۳۸۸ دی ۲۰, یکشنبه

شور شیرین منما تا نکنی فرهادم

نگاهی به فیلم « شیرین» اثر عباس کیارستمی
در این فیلم در سکانس تیتراژ، منظومه خسرو و شیرین در قالب چند نقاشی ارائه میشود. به دنبال آن ما تصاویر نمای نزدیک (کلوز آپ) حدود یکصد زن را نظاره گریم که به نمایش یا فیلم روبه رویشان واکنش نشان می دهند در طول زمان هشتاد چند دقیقه ای فیلم کارگردان حتی از نشان دادن یک پلان از فیلم یا نمایش خسرو و شیرین طفره می رود و هیچکدام از زنان داخل فیلم حتی در حد یک کلمه دیالوگ ندارند.
شیرین در ادامه کارهای متاخر کیارستمی اثری است به شدت مینی مالیستی که بیشتر از طریق کاهش خلق می کند و درام زدایی از ویژگی های آن است.این گرایش حداقلی که میتوان گفت سرچشمه های آن به روبربرسون بر میگردد امروزه آثار سینماگرانی نظیر میخائیل هانه که و کیارستمی دیده میشود. بالاخص در آثار متاخر او نظیر «ده»، « پنج»، « شیرین» چنین رویکردی به بلوغ تازه ای رسیده است.
بازیگران زن فیلم که حدود یکصد نفر هستند که البته در سینمای کیارستمی به هیچ وجه گمان نمی رود که تعداد آنها مورد نظر فیلمساز بوده باشد.
کیارستمی خود گفته است که بازیگران فیلم در زمان و مکان واقعی کنار یکدیگر قرار نگرفته اند و پلان های مربوط به هر کدام به طرز مجزا فیلمبرداری شده است علاوه بر این فکر استفاده از داستان خسرو و شیرین بعد از فیلمبرداری از صورت این زنان به ذهن کیارستمی خطور کرده است.
کیارستمی با طفره رفتن از نمایش بصری فیلم اصلی (خسرو و شیرین) با نمایش رادیویی قصه و از طریق بازتاب آن در فضای مخاطب هنر بارها ستوده شده سینما را به روش خود می ستاید و از طرف دیگر ذائقه مخاطب خارج از تصویر (من و شما) که اشباع از تصویر است شیرین می کند.
اشباع از تصویر از این نظر که در عصر ما رسانه های مالتی مدیا به نحو فزاینده ای اذهان مخاطب را قالبی شکل می بخشند به عنوان مثال: تصویر ناخود آگاه جمعی ما از مالک اشتر تصویر داریوش ارجمند ساخته و پرداخته دست داوود میر باقری است و یا تصویر ما از حمزه عموی پیامبر ساخته و پرداخته دست مصطفی عقاد است. اگر به جای مصطفی عقاد شخص دیگری فیلم محمد رسول الله را ساخته بود و یا به جای داوود میر باقری کس دیگری سریال امام علی را ساخته بود و یا بازیگری دیگر نقش اینان را ایفا میکرد به احتمال قریب به یقین تصویر ناخودآگاه جمعی ما به گونه دیگری شکل می گرفت. در جهان تصاویر ما فقط با سایه واقعیت سرو کار داریم نه با خود واقعیت به بیان دیگر ما با کپی سرو کار داریم که لزوما برابر اصل نیست و چه بسا ممکن است یک سند جعلی باشد و کیارستمی با حذف این سندهای جعلی اعتبار تازه ای به مدیوم سینما میبخش
شاید مفهوم «احتمال جعلی بودن جهان تصاویر» به نحو جدلی تر در فیلم « نمایش ترومن» اثر پیترویر و همچنین فیلم « سایمون» اثر آندرو نیکول مطرح شده باشد که در موقع خود به آن خواهیم پرداخت. کیارستمی در مانیفست سینمایی خود « فیلم ده روی ده» هویت صدا را از تصویر مستقل می داند. او با حذف صدا از یک صحنه و حذف تصویر از همان صحنه مخاطب را به قضاوت فرا می خواند. حال کیارستمی در شیرین با حذف کلی تصویر از داستان اصلی (خسرو و شیرین) دوباره مخاطب را به چالش میکشد
درطول فیلم شیرین مخاطب ممکن است بارها سردرگم شودواقعان مخاطب فیلم زنان داخل سینما هستند که در حال تماشای فیلم خسرو و شیرین هستند و یا ما که در حال تماشای نمای کلوز آپ آنها هستیم و فیلم شیرین کیارستمی را می بینیم که البته در واقع نمی بینیم و به این ترتیب مخاطب از جایگاه انفعالی یک تماشاگر صرف خارج شده و در اثر هنری تنیده می شود.
همچنین شاید گزاف نباشد اگر فیلم «شیرین» رایک فیلم روانشناختی بنامیم. از نقطه نظر روانشناسی واکنش افراد به مجموعه ای از رویدادها و تصاویر همیشه مورد نظر بوده است بسیاری از تست های روانشناس نظیر «رور شاخ» و « تی ای تی» با همین رویکرد یعنی ارتعاش در فضای مخاطب به قضاوت می نشینند چه احساس خوشایندی است در سینما صندلی ات را بر عکس بگذاری و به تماشاگران و عکس العمل هایشان نگاه کنی آنها آینه ای هستند برای آنچه می بینند و شاید به مراتب بهتر بتوانند ژرفا و عمق اثر را نشان دهند. این درست به مثابه مسابقه نقاشی بین رومیان و چینی ها می باشد که در مثنوی مولوی آمده که چینی ها روزها تلاش کردند تا نقاشی زیبایی را بر روی دیوار ترسیم کنند و در مقابل رومیان بر دیوار روبه رو فقط دیوار را صیقل زدند. و در نهایت بازتاب نقاشی چینی ها بر روی دیوار صیقل خورده رومیان برنده این مسابقه بود به گمان من کیارستمی در فیلم شیرین چنین تجربه شیرینی را به ما هدیه می کند.
در پایان مایلم به این جلمه از نقد دیوید برودول بر فیلم شیرین کیارستمی اشاره کنم « اگر به نمای واکنشی (ریورس شات ) علاقمندید این گفته درایر را به خاطر بسپارید: چهره انسان چشم اندازی است که هیچگاه از کنکاش در آن خسته نخواهد شد» توضیح: دوستی منتقد که فیلم شیرین به ذائقه اش خوش نیامده بود گفت: این کیارستمی هم در فیلم شیرین شورش را در آورده است و این درست به معنای بلوغ رساندن سیک مینی مالیستی در سینماست .
 غیبت زن در سینمای کیارستمی که همواره مطرح بوده است وپاره ای از منتقدین اورا به زن ستیز بودن ونگاه مردسالارانه متهم کرده اند.نمونه ای از این اتهامات را میتوان در کتاب پاریس-تهران که دیالوگی بین مراد فرهادپور و مازیار اسلامی است مشاهده نمود.اگر جه پیش از این در فیلم "ده"زن نقش محوری دارد در"شیرین"با حضور بازیگران سه نسل از سینمای ایران کیارستمی برای همیشه براین اعتراضات خط بطلان میکشد.
عنوان مقاله نیز برگرفته از یکی از ابیات حافظی است « شور شیرین منما تا کنی فرهادم»

۱ نظر:

  1. من تماشای تو میکردم و غاف ل بودم/ کز تماشای تو خلقی به تماشای منند.

    پاسخحذف