اول : وجه تسمیه
فیلم ) پاریس به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی اروپا و بلکه جهان است ،
تاریخی که بزرگانی چون #پیکاسو و.... را در خود جای داده است. برای اثبات این ادعا
فیلم نیمه شب در پاریس اثر #وودی#آلن را میتوان نام برد ، وقتی قرار شد
وودی آلن فیلمی درباره #پاریس بسازد، یکراست سراغ گذشته تاریخی پاریس رفت. انتخاب
هوشمندانه #پاریس توسط # فرهادی به عنوان محل اتفاقات داستان نیز به نحو
غیر قابل انکاری با این گذشته همخوان و همسو است . هر چند که #فرهای این گذشته را
به رخ نکشیده است و المان بصری برای آن ایجاد نکرده است
دوم : میزانسن) دنده عقب
گرفتن ماشین در شروع فیلم ( آنهنگام که همسر سابق به پیشواز مصفی می آید ) و به
عنوان َآن تصادف ناگهانی در نوع خود میزانسنی تماشایی خلق میشود که البته در ادامه
فیلم ارزش آن بیشتر و بهتر درک میشود.به عقب رفتن همیشه با تلاطم و تصادف همراه
است.درطول فیلم #گذشته همزمان با جلو رفتن فیلم تماشاچی به عقب می رود و در گذشته
آدمهای داستان غرق میشود که البته چه خوب است که این بازگشت به گذشته با تکنیک
نخنما و دستمالی شده فلاشبک توام نیست بلکه مخاطب گذشته را از تاثیری که بر آینده
میگذارد بازیابی میکند و از اثر پی به موثر که همان اتفاقات زمان حال است ، میبرد.
گذشته از دیدگاه
#فرهادی همچون آینه جلو ماشین است که طراحی شده است با نیم نگاهی به آن ( نیم
نگاهی به پشت سر و گذشته) به جلو حرکت کنیم.
گذشته را نمیتوان به کلی
نادیده گرفت و یا تغییر داد ، و پشت کردن به آن عین توجه به گذشته است ، بسان پشت
کردن خفاش به نور است که عین توجه به نور است. نقاشی کردن خانه در راستای همان
نگاهی است که میخواهد گذشته را تغییر دهد و از نظر بصری المان قابل توجه ای است
ولی فرهادی با رنگی شدن افراد و همچنین ریختن سطل رنگ ،انگشت تاکید به غیرعملی
بودن تغییر تام و تمام گذشته میگذارد
بچه ها در چمدان علیرضا
مصفی که از ایران آمده سرک می کشند تا بدانند از ایران چه سوغاتی برای آنها آورده
است ، مادرشان از کنار این موضوع تقریبا به راحتی میگذرد ، و این در حالی است که
هم خودش و هم همسر فعلی اش قربانی رعایت نکردن حریم خصوصی اشان توسط دیگرانند، آن
هنگام که ایمیل های خصوصی آن ها توسط ذخترشان چک میشود و او از رابطه مادرش با
دیگری مطلع میشود . موضوعات اخلاقی اگر در زمان خود جدی گرفته نشوند با شدت و حدت
زیادی به سوی ما باز میگردند و قربانی میگیرند. با طرح سرک کشیدن در حریم خصوصی
دیگران و یا بهتر بگوییم فضولی کردن در یواشکی های دیگران فرهادی حد و حدود حریم
خصوصی را به چالش میکشد ، مشکلی که علی رغم دموکراتیزه شدن بیش از پیش جهان همچنان
و بیش از پیش به قوت خود باقی است . کسی
یا کسان و سیستمی که سرک میکشد یا قصد فضولی دارند یا برای خود جایگاه نظارتی قائل
است که در هر دو صورت ناقض حقوق بشر است . شاید فرهادی به این صراحت از این موضوع
سخن به میان نیاورده باشد ولی عملا با پیش
کشیدن حدو حدود حریم خصوصی ، این موضوع را به چالش کشیده است.