۱۳۹۴ خرداد ۶, چهارشنبه

گذشته

نگاهی به فیلم #گذشته # اصغرفرهادی

اول : وجه تسمیه فیلم ) پاریس به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و فرهنگی اروپا و بلکه جهان است ، تاریخی که بزرگانی چون #پیکاسو و.... را در خود جای داده است. برای اثبات این ادعا فیلم نیمه شب در پاریس اثر #وودی#آلن را میتوان نام برد ، وقتی قرار شد وودی آلن فیلمی درباره #پاریس بسازد، یکراست سراغ گذشته تاریخی پاریس رفت. انتخاب هوشمندانه #پاریس توسط # فرهادی به عنوان محل اتفاقات داستان نیز به نحو غیر قابل انکاری با این گذشته همخوان و همسو است . هر چند که #فرهای این گذشته را به رخ نکشیده است و المان بصری برای آن ایجاد نکرده است
دوم : میزانسن) دنده عقب گرفتن ماشین در شروع فیلم ( آنهنگام که همسر سابق به پیشواز مصفی می آید ) و به عنوان َآن تصادف ناگهانی در نوع خود میزانسنی تماشایی خلق میشود که البته در ادامه فیلم ارزش آن بیشتر و بهتر درک میشود.به عقب رفتن همیشه با تلاطم و تصادف همراه است.درطول فیلم #گذشته همزمان با جلو رفتن فیلم تماشاچی به عقب می رود و در گذشته آدمهای داستان غرق میشود که البته چه خوب است که این بازگشت به گذشته با تکنیک نخنما و دستمالی شده فلاشبک توام نیست بلکه مخاطب گذشته را از تاثیری که بر آینده میگذارد بازیابی میکند و از اثر پی به موثر که همان اتفاقات زمان حال است ، میبرد.
گذشته از دیدگاه #فرهادی همچون آینه جلو ماشین است که طراحی شده است با نیم نگاهی به آن ( نیم نگاهی به پشت سر و گذشته) به جلو حرکت کنیم.
گذشته را نمیتوان به کلی نادیده گرفت و یا تغییر داد ، و پشت کردن به آن عین توجه به گذشته است ، بسان پشت کردن خفاش به نور است که عین توجه به نور است. نقاشی کردن خانه در راستای همان نگاهی است که میخواهد گذشته را تغییر دهد و از نظر بصری المان قابل توجه ای است ولی فرهادی با رنگی شدن افراد و همچنین ریختن سطل رنگ ،انگشت تاکید به غیرعملی بودن تغییر تام و تمام گذشته میگذارد

بچه ها در چمدان علیرضا مصفی که از ایران آمده سرک می کشند تا بدانند از ایران چه سوغاتی برای آنها آورده است ، مادرشان از کنار این موضوع تقریبا به راحتی میگذرد ، و این در حالی است که هم خودش و هم همسر فعلی اش قربانی رعایت نکردن حریم خصوصی اشان توسط دیگرانند، آن هنگام که ایمیل های خصوصی آن ها توسط ذخترشان چک میشود و او از رابطه مادرش با دیگری مطلع میشود . موضوعات اخلاقی اگر در زمان خود جدی گرفته نشوند با شدت و حدت زیادی به سوی ما باز میگردند و قربانی میگیرند. با طرح سرک کشیدن در حریم خصوصی دیگران و یا بهتر بگوییم فضولی کردن در یواشکی های دیگران فرهادی حد و حدود حریم خصوصی را به چالش میکشد ، مشکلی که علی رغم دموکراتیزه شدن بیش از پیش جهان همچنان  و بیش از پیش به قوت خود باقی است . کسی یا کسان و سیستمی که سرک میکشد یا قصد فضولی دارند یا برای خود جایگاه نظارتی قائل است که در هر دو صورت ناقض حقوق بشر است . شاید فرهادی به این صراحت از این موضوع سخن به میان نیاورده باشد  ولی عملا با پیش کشیدن حدو حدود حریم خصوصی ، این موضوع را به چالش کشیده است. 

۱۳۹۲ آبان ۲۲, چهارشنبه

دریچه: روبان سفید/چادر سیاه

دریچه: روبان سفید/چادر سیاه: نگاهی به فیلم روبان سفید(میخائیل هانکه) خلاصه داستان:داستان فيلم در سال 1914 و در آستانه وقوع جنگ جهاني اول در دهكده اي فئودالي در شمال آ...

۱۳۹۰ مهر ۱۷, یکشنبه

تحلیل پوسترفیلم عطر:داستان یک قاتل

تحليل پوستر فيلم عطر: داستان يك قاتل
هزاران دين و دل تاراج رفت      محمد يك شبي معراج رفت
اصولا وقتي پوستر بسياري از فيلم هارا رايج را مي بينيم، حداكثر يك يا چند بازيگر را در بخشي از تصوير نظاره گر هستيم، كه البته اين تمهيدي است براي گيشه و فروش بيشتر فيلم و اصولا در جهت منافع تهيه كنندگان و سينماي تجاري به عنوان مثال در فيلم پر خرج و پر هزينه آسمان خراش جهنمي يكي از بزرگترين آسمان خراش هاي جهان دچار حريق مي شود طراح صحنه از تهيه كننده خواست كه جهت واقعي شدن صحنه ها بهتر است دود موجود در صحنه بيشتر باشد، تهيه كننده دستي بر روي شانه او گذاشت و گفت: مردم به سينما مي آيند تا چهره هاي محبوبشان را ببينند.
در پوستر فيلم عطر: داستان چهره اي مبهم از يك زن پشت به تصوير را داريم كه قسمتي از بدن او گسيخته و توسط گلها جايگزين شده است. اين تصوير در عين اين كه رويكرد مولف فيلمساز را نشان مي دهد تا حدي بيانگر كليت فيلم نيز هست (عصاره گيري از آدمي جهت به وجود آوردن يك عطر ماورايي) از اين لحاظ به قول دوستي تركيب دلچسب و قابل قبول به وجود ‌آورده است.

نقد و بررسي فيلم زنبوري Bee movie

نقد و بررسي فيلم زنبوري Bee movie

امروزه كمتر فيلم و اثري را مي توان يافت كه كپي و تركيبي از آثار ديگر نباشد. برخي نظير جوزپه تورناتوره در عين مدلسازي از روي اثر بزرگان به آنها احترام مي گذارند و اداي دين مي نمايند و برخي فقط تقليد كوركورانه و غير خلاقانه انجام مي دهند.
وقتي به مجموعه اي از انيميشن هاي سال هاي گذشته نظر مي كنيم نظير مورچه زي – موش آشپز (راتا توي) happy feet (خوش قدم)، Bee movie (فيلم زنبوري) ملاحظه مي گردد همه اين كارها در يك خصلت مشتركند، در همه موجودي خواه موش يا مورچه يا زنبور و يا پنگوئن مي خواهد از كلوني و محل زيست خود خارج گردد بيرون را تجربه كند. اين تم كلي حاكم بر داستان است همانند ماهي سياه كوچولو صمد بهرنگي و اينها همه يك پيام جدي را به دنبال دارد ماندن در حوزه تنگ انديشه هاي خود، محيط خود، فرهنگ خود اجازه داوري آزاد منشانه را به ما نمي دهد به تعبير حافظ فلك را سقف شكافتن و طرحي نو در انداختن.
اصولا ما موجودات غير انساني را از زاويه ديد انسان نگاه مي كنيم ولي در انيميشن هاي مذكور ما دنيا را غالبا از زاويه اين موجودات نگاه مي كنيم به عنوان مثال در فيلم زنبوري، زنبوري كه پا را از كلوني خويش بيرون گذاشته و قوانين دنيا زنبورها را ناديده گرفته و با آدمها وارد مراوده شده كشف مي كند كه ‌آدمها حاصل دسترنج زنبورها را مي دزدند و مي فروشند و آنها را مجبور مي كنند در كندوهاي غير حقيقي توليد عسل كنند. و يا پنگوئن انيميشن اسكاري happy feet جهت كشف راز چگونگي كم شدن غذاي پنگوئن ها با انسانها ارتباط برقرار مي كند و از ‌آنها استمداد كمك مي كند و....
بارها وبارها كارتونيست ها و انيماتورها به سراغ دنياي حيوانات رفته و به آنها جلوه انساني بخشيده اند و جهان را از زاويه ديد آنها نگاه كرده اند نگاه كنيد به صحنه اي كه زنبورها در ميان توپهاي تنيس قرار گرفته و يا صحنه اي كه زنبور روي توپ تنيس كه توسط دو نفر به بازي گرفته شده است گير افتاده است. معمولا در چنين مجموعه هايي جهت درك متقابل دنياي حيوانات و جهان انسانها يك نفر از هر كدام مي توانند باهم ارتباط برقرار كنند مثلا در فيلم Bee movie زنبوري است كه مي تواند با انسانها مراوده كند و يا در انيميشن مورچه كش لوكاس بعد از اين كه يك فرآيند شيميايي كوچك مي شود مورچه ها ارتباط برقرار مي كند و دنياي آن ها را و مشكلات و معظلات آنها را درك مي كند.
از اينها كه بگذريم انيميشن زنبوري آنجا كه بعد از احقاق حقوق زنبورها و پس گرفتن عسل هايشان و همچنين رسيدن به رفاه و امنيت ديگر نياز به كار ندارند را نقطه شروع آفت هاي اجتماعي مي داند رفاه و امنيت تنبل پرور است همانطور كه آب با تمام شفافيت و زلاليت اگر مدتي در يك جا بماند بو تعفن مي گيرد. رفاه و امنيت اگر چه آمال و آرزوي يك اجتماع است وليكن آرام آرام پس از استقرار شروع به ايجاد آفت مي كند و تنبل پرور است. و اين به نوبه خود يكي از آفت هاي مهم نهضت هاي اجتماعي است كه در دنياي مورچه ها نيز اتفاق مي افتد.